توسعه پایدار کشاورزی در ایران  

“کشاورزی پایدار” یک شاخه مهم از توسعه پایدار است که به‌عنوان رویکرد مناسب قرن ۲۱ در جهت پایداری این بخش مهم اقتصادی و توجه به معیشت جمعیت بزرگی از مردم جهان شناخته‌شده است. میانگین اشتغال در کشاورزی بر اساس اطلاعات بانک جهانی  در  سال ۲۰۱۹ بر اساس داده‌های ۱۸۱ کشور، ۲۳٫۴ درصد بوده که  بیشترین میزان اشتغال بخش کشاورزی مربوط به کشور بوروندی با ۸۶٫۲۱ درصد و کمترین مقدار مربوط به سنگاپور با ۰٫۰۳ درصد بوده است. برآوردهای به‌روز شده حاکی از آن است که بیش از ۶۰۸ میلیون مزرعه خانوادگی در سراسر جهان وجود دارد که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از زمین‌های کشاورزی جهان را در اختیار داشته و حدود ۸۰ درصد از غذای جهان را تولید می‌کنند. سیستم‌های غذایی سالم، پایدار و فراگیر برای دستیابی به اهداف توسعه جهان  بسیار مهم هستند و در این میان توسعه کشاورزی یکی از قدرتمندترین ابزارها برای پایان دادن به فقر شدید، ارتقای رفاه و تغذیه ۹٫۷ میلیارد نفر تا سال ۲۰۵۰ است. رشد بخش کشاورزی دو تا چهار برابر بیشتر از سایر بخش­های اقتصادی باعث افزایش درآمد در میان فقیرترین افراد می­شود.­  بررسی­های سال ۲۰۱۶ نشان داد که ۶۵ درصد از بزرگ‌سالان فقیر از طریق کشاورزی امرارمعاش می‌کنند و ازاین‌رو کشاورزی به کاهش فقر و رفاه کمک شایانی می­نماید. از طرف دیگر کشاورزی برای رشد اقتصادی بسیار مهم است به‌طوری‌که  در سال ۲۰۱۸، در حدود ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) و در برخی از کشورهای درحال‌توسعه، بیش از ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می­دهد. آمار حاکی از آن است که بخش کشاورزی و توسعه پایدار آن نه‌تنها یک نیاز بلکه ضرورت دنیای کنونی پرمخاطره است.

کمسیون جهانی محیط‌زیست و توسعه در سال ۱۹۸۷ ، توسعه پایدار را چنین تعریف کرد: «توسعه‌ای که بدون مخاطره انداختن توان نسل‌های آینده برای رفع نیازهای خود، پاسخگوی نیازهای حال حاضر باشد». این مفهوم طی تعریف زیر برای بخش کشاورزی و مواد غذایی دقیق‌تر بیان شد و در سال ۱۹۸۸ توسط شورای فائو موردپذیرش قرار گرفت                 :

   «توسعه پایدار، مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت‌بخشی تحولات ساختاری است، به‌طوری‌که تأمین پایدار نیازهای بشری و رضایتمندی نسل حاضر و نسل‌های آینده را تضمین کند. چنین توسعه پایداری(در بخش  کشاورزی، جنگلداری و شیلات) با حفاظت زمین، آب وذخائر ژنتیکی گیاهی و جانوری همراه است، تخریب زیست‌محیطی به همراه ندارد، از فناوری مناسب استفاده می‌کند، ازنظر اقتصادی بالنده و پایدار و ازنظر اجتماعی موردقبول است». عملیاتی سازی توسعه پایدار نیازمند توجه به  عناصر کشاورزی پایدار بوده که  شامل موضوعات ذیل است:

  • فعالیت­های یکپارچه

    سطح دولت: سیاست‌ها، ابزارها، برنامه‌های توسعه، اصلاحات ارضی، بررسی‌های تغذیه، کیفیت غذا و امنیت غذایی، داده‌ها، نظارت، سیستم‌های هشدار اولیه

    سطح جامعه روستایی: توسعه سازمان‌های محلی و ظرفیت‌سازی برای مشارکت مردمی، آموزش، ترویج

    سطح منطقه: به‌عنوان‌مثال، مناطق ساحلی، حوضه‌های آبخیز، حوضه‌های رودخانه، مناطق زراعی

    سطح واحد تولیدی: سیستم‌های کشاورزی، تنوع‌بخشی برای افزایش درآمد، ایجاد صنایع روستایی، اعتبار و بازاریابی

    سطح مصرف‌کننده: بهبود تغذیه و کیفیت غذا، تنظیم الگوهای غذایی، بازاریابی محصول

  • منابع طبیعی کلیدی

    زمین: برنامه‌ریزی کاربری اراضی، مدیریت زمین، حفاظت از خاک، احیای زمین

    آب: حفاظت از آب، بهبود آبیاری، توسعه پایگاه داده آب، مصرف‌کنندگان آب، انجمن‌ها

    منابع بیولوژیکی گیاهی و جانوری: حفاظت از منابع ژنتیکی، توسعه انواع و نژادها

    درختان و جنگل‌ها: کاهش نرخ جنگل‌زدایی، مدیریت پایدار جنگل و برداشت چوب، ترویج استفاده‌ها و صنایع جنگل‌های غیرچوبی، حفاظت از زیستگاه‌ها، ادغام درختان در سیستم‌های کشاورزی.

    شیلات: کاهش تلاش ماهیگیری برای به حداکثر رساندن تولید، افزایش تولید آبزی‌پروری، بهره‌برداری از گونه‌های جدید.

  • ورودی‌های کلیدی

    مدیریت آفات: برنامه‌ها و پروژه‌های کنترل تلفیقی آفات کنترل استفاده از آفت‌کش‌ها

    تغذیه گیاهی: برنامه‌ها و پروژه‌های تغذیه یکپارچه گیاهان

    انرژی روستایی: استراتژی‌های ملی و انتقال فناوری برای توسعه یکپارچه انرژی روستایی

بدون شک توجه ناکافی به  عناصر تشکیل‌دهنده توسعه پایدار و در کنار آن توسعه پایدار کشاورزی  موجب مشکلات عدیده کنونی شده است. توجه به تولید و افزایش غذا بدون توجه کافی به حفظ و صیانت و مراقبت از منابع (آب‌وخاک و جنگل  و مرتع ، هوا و …)، پایداری و تاب­آوری سیستم غذایی، به‌کارگیری سیاست‌های غیر بهینه و سازگاری پایین سیاست‌های بخش کشاورزی باسیاست‌های دیگر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باعث بروز نا اطمینانی در خصوص آینده “غذا” و “معیشت ” شده است به‌طوری‌که پیش‌بینی‌های جهانی نشان می­دهد که تغذیه جمعیت جهان ۹٫۱ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ مستلزم افزایش مواد غذایی در حدود ۷۰ درصد بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۵۰ است  و در  کشورهای درحال‌توسعه تقریباً به دو برابر شدن تولید غذا نیاز دارند. آمار نشان می­دهد در سطح جهانی، تولید محصولات کشاورزی به‌طور پیوسته در حال افزایش بوده است و از دهه ۱۹۶۰ با حاشیه فزاینده­ای از رشد جمعیت جهان پیشی گرفته است. بااین‌حال، رشد کشاورزی جهان (برای همه محصولات) از ۳ درصد در دهه ۱۹۶۰ با روند کاهشی  در اواسط دهه ۱۹۹۰ به ۲ درصد رسیده است  و  در حال حاضر رشد کشاورزی، کاهش فقر و امنیت غذایی در معرض خطر هستند: تغییرات آب و هوایی می‌تواند باعث کاهش بازده محصولات، به‌ویژه در ناامن‌ترین مناطق جهان ازنظر غذایی شود؛کشاورزی، جنگلداری و تغییر کاربری زمین مسئول حدود ۲۵ درصد از انتشار گازهای گلخانه­ای هستند و کاهش تولید بخش کشاورزی بخشی از راه‌حل تغییرات آب و هوایی است؛ سیستم‌های غذایی فعلی نیز سلامت مردم و کره زمین را تهدید می­کند و سطوح ناپایدار آلودگی و زباله را تولید می­کند؛ یک‌سوم مواد غذایی تولیدشده در سطح جهان یا از بین می‌رود یا هدر می‌رود؛ پرداختن به اتلاف و هدر رفت مواد غذایی برای بهبود امنیت غذایی و تغذیه و همچنین کمک به دستیابی به اهداف آب و هوایی و کاهش فشار بر محیط‌زیست بسیار مهم است. خطرات مرتبط با رژیم غذایی نامناسب نیز علت اصلی مرگ‌ومیر در سراسر جهان است. میلیون‌ها نفر یا به‌اندازه کافی غذا نمی‌خورند یا انواع نادرست غذا می‌خورند، درنتیجه بار مضاعف سوءتغذیه ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به بیماری‌ها و بحران‌های سلامتی شود. گزارشی در سال ۲۰۲۱ نشان داد که بین ۷۲۰ تا ۸۱۱ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ گرسنه بودند که بیش از ۱۰ درصد از جمعیت جهان است. ناامنی غذایی می‌تواند کیفیت رژیم غذایی را بدتر کرده و خطر انواع مختلف سوءتغذیه را افزایش دهد و منجر به چاقی افراد و اضافه‌وزن شده و سلامت و بهره روی انسان را به خطر بی اندازد.

در شرایط پیچیده کنونی ، کشاورزی پایدار به مفهوم  کشاورزی که در جهت منافع انسان بوده ، کارایی بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است، الزام عملیاتی شدن دارد . به عبارتی کشاورزی پایدار بایستی ازنظر اکولوژیکی مناسب، ازنظر اقتصادی توجیه‌پذیر و ازنظر اجتماعی مطلوب باشد. در بخش  کشاورزی علت اصلی ظهور پایداری را می­توان در تاریخ اجرای برنامه‌های انقلاب سبز و کشاورزی مدرن و انتقادات وارد بر آن جستجو نمود . به‌طوری­که در اکثر قریب اتفاق مناطقی که در آن‌ها فناوری‌های انقلاب سبز تولید را افزایش داده بودند ،اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی معکوسی پدید آورد ازجمله این مشکلات عبارت‌اند از: آلودگی آب از طریق آفت‌کش‌ها ، نیترات‌ها، از دست رفتن خاک و تلفات دام ، صدمه زدن به حیات‌وحش ،اختلال در زیست‌بوم‌ها و ایجاد مشکلات بهداشتی در آب آشامیدنی، آلودگی مواد غذایی و علوفه دامی با بقایای آفت‌کش‌ها ، نیترات‌ها و آنتی‌بیوتیک‌ها، خسارت به مزرعه و منابع طبیعی از طریق آفت‌کش‌ها  و  باعث صدمه زدن به کشاورزانی که مشغول به کاراند و عموم مردم و نیز اختلال در زیست‌بوم‌ها و زیان رساندن به حیات‌وحش. از همین رو در اکثر کشورهای جهان توسعه پایدار کشاورزی مدنظر سیاستمداران و دولتمردان قرار گرفت تا به اهداف آن یعنی  امنیت غذایی از طریق ایجاد توازن مناسب و پایدار بین خودکفایی و اتکای به نفس؛ ایجاد درآمد و اشتغال در نواحی روستایی، خصوصاً به‌منظور ریشه‌کنی فقر و حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیط‌زیست دست‌یافت.

در ایران نیز توجه به توسعه پایدار بخش کشاورزی در تمام برنامه‌های توسعه پس از انقلاب به توسعه پایدار توجه شده است، اما در برنامه پنجم بر مقوله توسعه پایدار کشاورزی تأکید بیشتری شده است. گرچه درروند برنامه‌ریزی به‌تدریج به مفهوم توسعه پایدار کشاورزی توجه بیشتری معطوف شده است، اما تمامی ابعاد توسعه پایدار کشاورزی به‌طور یکسان موردتوجه قرار نگرفته است و در عمل کمتر به توسعه پایدار همه‌جانبه بخش کشاورزی توجه شده است. اطلاعات آماری وزارت جهاد کشاورزی  حاکی از آن است که ﻛﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪات ﺑﺨﺶ ﻛﺸﺎورزی در فاصله سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۷ از ۲۶ ﻣﻴﻠﻴﻮن ﺗﻦ ﺑﻪ ﺣﺪود ۱۲۲ ﻣﻴﻠﻴﻮن ﺗﻦ افزایش‌یافته اما پایداری توسعه بخش اتفاق نیفتاده است و  چالش­های مختلفی همچون ضعف در بهره روی  خشک‌سالی، تغییرات آب و هوایی، کافی نبودن سرمایه‌گذاری، پایین بودن بهره‌وری، مدیریت ناکارآمد بازار و تولید، کمبود دانش و فناوری روزآمد و مدیریت دانش، کمبود تحقیق و توسعه کاربردی، کمبود ترویج و آموزش، تاب آور نبودن سیستم کشاورزی و  غذایی، مشکل آب‌وخاک،  خرد شدن اراضی ، تغییر کاربری اراضی ،کاهش سرمایه اجتماعی، نا اطمینانی، از دست دادن مزیت رقابتی بخش، ضعف اقتصادی بهره‌برداران بخش، رانت و فساد و قاچاق، افزایش قیمت‌ها … روبه‌روست به‌طوری‌که برخی از اطلاعات و آمار شدت ورشکستگی آب‌وخاک و منابع را در بخش کشاورزی به تصویر می‌کشاند . به‌عنوان نمونه در سال ۱۳۹۷ تعداد ۴۴۲۸۹ مورد تغییر کاربری غیرمجاز به مساحت ۳۰۶۷ هکتار توسط سازمان امور اراضی کشور شناسایی‌شده است(آمارنامه تخصصی اراضی کشاورزی سال ۱۳۹۷)، بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از سه دهه گذشته تاکنون در اثر تخریب جنگل‌های کشور از حدود ۱۸٫۳ میلیون هکتار به حدود ۱۲٫۴ میلیون هکتار تقلیل یافته است.همچنین به گفته مدیرکل دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در طول سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ سالانه ۱۲ هزار هکتار جنگل در ایران تخریب‌شده است و میزان فرسایش خاک در ایران ۱۶.۷ تن در هکتار است که چهار برابر میانگین جهان است.بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط مرکز ملی خشک‌سالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور تا پایان مرداد سال آبی ۱۳۹۹، ۷۲٫۵ درصد از مساحت حوضه‌های آبریز اصلی کشور، دچار درجات مختلفی از خشک‌سالی بلندمدت (۱۰ ساله) بوده که حدود ۳۲٫۱ درصد از آن با خشک‌سالی شدید و بسیار شدید (شامل حوضه‌های آبریز خلیج‌فارس و دریای عمان، فلات مرکزی و مرزی شرق) مواجه هستند.بنابراین می‌توان گفت همچنان ایران در شرایط تداوم خشک‌سالی خفیف تا بسیار شدید بلندمدت قرار دارد. در این میان ۳۹٫۳ درصد از مساحت کل کشور نیز در معرض خشک‌سالی کوتاه‌مدت (۱۲‌ماهه) قرار دارد.

دلایل انباشت مشکلات و چالش‌ها در بخش کشاورزی و عملیاتی نشدن شاخص‌های توسعه پایدار کشاورزی چیست ؟ به نظر می‌رسد مشکلات را بایستی در نبود مدیریت کارآمد و هوشمند، سیاست‌های بدون تحقیق و مطالعه و آینده‌نگری، نبود نگرش سیستمی و جامع و به‌جای آن سطحی‌نگری و روزمرگی،  نبود سیستم پاسخگویی و جبران هزینه مدیریت ناکارآمد توسط مدیران بخش کشاورزی حاکمیت دانست. به‌عنوان نمونه اصرار و پافشاری بر خودکفایی محصولات اساسی بدون توجه به پیاده‌سازی الگوی کشت با تکیه‌بر زنجیره ارزش و آمایش سرزمین  باهدف افزایش کارایی، بهره‌وری و سودآوری، سیاست‌های تأمین غذا بدون توجه به رشد بهره‌وری و کاهش ضایعات، ایجاد بسترهای تخریب منابع طبیعی و جنگل و مرتع(همانند افزایش قیمت خوراک دام و انرژی و تعرفه‌های غیرمنطقی وارداتی و محدودیت و ممنوعیت واردات …) ، آماده‌سازی زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی در روستا بدون توجه به بهره‌گیری و استفاده بهینه آن‌ها در جهت توسعه فرصت‌های شغلی، درآمدی، خلق ثروت  و توسعه پایدار بخش کشاورزی در روستا ، نگرش و رویکرد تأمین امنیت غذایی و افزایش کمی و کیفی تولید بدون توجه به بهره‌برداران آن و تأمین امنیت درآمدی و رفاهی آنان، توجه کم به حکمرانی خوب و عملیاتی کردن آن به‌منظور توسعه پایدار بخش کشاورزی ازجمله موضوعاتی است که خود به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر ایجاد و انباشت چالش‌های بخش کشاورزی مؤثر بوده است. نوشتن تعداد مواد قانونی در برنامه‌های توسعه بدون داشتن رویکرد جدیدی که در آن با تغییر مفهومی، اندیشه­ای و نهادی ، الگوی بومی توسعه پایدار کشاورزی را ترسیم و عملیاتی نمود، نمی‌توان انتظار توسعه پایدار کشاورزی داشت.

 

 

منتشر شده : آینده نگر- شماره صد و پانزده ، دی ماه ۱۴۰۰ 🇮🇷

توسعه کشاورزی

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *