مدیریت ناکارآمد و کمبود گندم

سالیان سال است که هرگاه آسمان بخشنده باشد و باران ببارد و مشکل آب نباشد و آفتاب برقرار باشد  و زمین بهره‌ور باشد ، تولید گندم رشد پیدا می­کند و همه حاکمیت خوشحال و جشن خودکفایی گرفته می­شود و همه این اتفاق خوب به مدیریت و مسئولین نسبت داده می‌شود  و اما وقتی تولید گندم کم می‌شود هزار بهانه برای کاهش تولید از خشک‌سالی و کم‌آبی گرفته تا قاچاق  مسبب اصلی این اتفاق بد است  و اینجاست که مدیریت و برنامه‌ریزی هوشمند و خردمندانه گم می‌شود و سؤالی  که ذهن مخاطب را مدام درگیر می‌کند که چطور می‌شود در شرایط خوب عامل همه اتفاقات مدیریت و برنامه‌ریزی وسیاست گذاری حاکمیت  است(حتی تولیدکننده هم حذف می‌شود) اما در شرایط بحرانی همه مصیبت‌ها به غیر حاکمیت و تصمیمات او برمی‌گردد .  مسئله”گندم و آرد ” دقیقاً نشاءت گرفته از این فرافکنی و انگشت اتهام به پیامدهایی است که آن‌هم نتیجه مدیریت ناکارآمد و برنامه‌ریزی نادرست حاکمیت است مثل خشک‌سالی و کم‌آبی و قاچاق و …،گمشده این ماجرا عدم توجه به دانش علوم مختلف و هشدارها و توصیه‌های کارشناسان و روزمرگی فرسایشی به‌جای  حرکت در مسیر نقشه راه علمی است .

در سال جاری از همان ابتدا زمزمه کاهش تولید گندم شنیده‌شده به دلایل مختلف ازجمله مهم‌ترین آن‌ها قیمت خرید تضمینی و دیرهنگامی در خصوص اعلام  قیمت که مورد اعتراض تولیدکنندگان بود که نمی‌تواند پوشش دهی هزینه تولید و تأمین‌کننده معاش آنان باشد. در کنار آن افزایش تورم فزاینده اقلام خوراک دام انگیزه‌ای شد تا گند مکاران محصول خود را برای خوراک دام که به‌مراتب از قیمت تضمینی بیشتر است در بازار خوراک دام وارد نمایند . از طرف دیگر تفاوت قیمت گندم تضمینی باقیمت کشورهای همسایه و مجاور انگیزه خروج گندم غیرقانونی از کشور را افزایش داده به‌خصوص بعد از شوک‌های متمادی ارزی و کاهش ارزش پول ملی . این نکته قاب توجه است که گندم کالای فسادناپذیر است و قاچاق آن ضایعاتی به همراه ندارد . در کنار همه این تصمیمات اتخاذشده حاکمیت برای تعیین قیمت تضمینی (بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور و تورم هزینه) فقط بر اساس تأمین بودجه خرید بدون توجه به تورم هزینه‌های تولیدی و تفاوت هزینه‌ای در کانون‌های تولیدی و اعلام یک قیمت برای همه تولیدکنندگان در سراسر کشور خود باعث کاهش انگیزه تولید و گاهی تغییر کاربری اراضی و یا منصرف شدن از تولید می‌شود .

اطلاعات و آمار وزارت جهاد کشاورزی نشان از آن دارد که ۳۳ درصد زمینه‌ای زراعی گندم آبی و ۶۷ درصد دیم هستند که در حدود ۶۰ درصد گندم تولیدی مربوط به اراضی آبی و ۴۰ درصد مربوط به اراضی دیم است در این میان عملکرد گندم آبی ۴٫۲ تن برای هر هکتار و ۱٫۴ تن برای دیم است .  این ارقام حاکی از آن است که هر کم‌بارشی و خشک‌سالی در کشور و عدم مدیریت آن (پیشگیری ، درمان و آینده‌نگری) در کنار نادیده گرفتن افزایش عملکرد در هکتار باعث تأثیرگذاری بر ۶۷ درصد اراضی زیر کشت و ۴۰  درصد گندم تولیدی دیم خواهد شد . نکته قابل‌توجه آن است که  عملکرد گندم دیم در  طول زمان نیز کاهش‌یافته است به‌طوری‌که در سال ۱۳۹۵ در حدود ۱٫۵ تن در هکتار و سال ۱۳۹۸ در حدود ۱٫۴ تن در هکتار بوده است .

از  خردادماه هشدارهای گوناگونی در خصوص کمبود گندم از طرف کارشناسان و سازمان‌های غیردولتی مطرح و منتشرشده است،  با این مضمون که ” بر اساس برآوردهای انجام‌شده در سال جاری با توجه به عوامل مؤثر مانند تعیین قیمت و میزان برداشت، به واردات گندم نیاز پیدا می‌کنیم، و میزان واردات گندم بایستی  توسط کارشناسان تعیین شود”  اما چرا نشد ؟ و در حال حاضر موضوع  کمبود گندم و آرد برای غذای اصلی مردم زمزمه می‌شود ، به عبارتی تهدید امنیت غذایی و تنش‌های اجتماعی . تصور کنیم یک روز درب نانوایی‌های  سراسر کشور بسته‌شده ونانی به مردم عرضه نشود چه اعتراضاتی شکل خواهد گرفت و  آیا قابل‌کنترل خواهد بود ؟  این نکته را باور کنیم غذا دیگر یک موضوع امنیت غذایی نیست بلکه بیشتر امنیت سیاسی را به همراه دارد هرجایی سفره مردم دچار مشکل و بحران شود نارضایتی و کاهش سرمایه اجتماعی شکل خواهد گرفت و نه‌تنها کمبود غذا و تغذیه نادرست سلامت و بهره روی افراد جامعه را به خطر خواهد انداخت بلکه امنیت اجتماعی و سیاسی را نیز تهدید خواهد کرد . مدیریت کارآمد آن است که از قبل با روش‌های علمی آینده‌نگری، میزان تولید گندم پیش‌بینی و برنامه تأمین مازاد تقاضا که تولید داخلی کفاف تأمین آن را ندارد برحسب بازار جهانی که چه موقع گندم به بازار عرضه می‌شود و قیمت چقدر است ذخایر استراتژیک گندم را تأمین نمود تا همه مخاطراتی که ممکن است واردات گندم را در زمان مصرف به مخاطره بی اندازد با آینده‌نگری، مدیریت نمود . همه این اقدامات نیازمند یک مرکز و هسته فکری و اندیشه‌ای برای رصد، پایش و مدیریت “غذا” در کشور است که متأسفانه به دلیل نبود چنین هسته فکری و نبود اطلاعات و آمار به‌روز از تک‌تک مزارع زیر کشت گندم و مصرف(نهایی و واسطه‌ای) و…  بیشتر تصمیمات غیرعلمی نادرست و در زمان خودش اتخاذ نمی‌شود وهمه نوع امنیت از غذایی تا روحی و روانی جامعه را دستخوش بحران می‌کند . آیا زمان آن نرسیده است این موضوع را جدی بگیریم ؟

منتشر شده :تجارت نیوز-  یازدهم آبان  ماه ۱۴۰۰  🇮🇷

https://tejaratnews.com/insight/

 

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *