روستاها توان مقابله با کرونا را دارند؟

 در پی  وقوع بحران بیماری کروناویروس در نقاط مختلف جهان، شیوع  این بیماری در ایران رسماً در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ تأیید شد. تا روز شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ طبق آمار رسمی وزارت بهداشت ایران ۴۷۴۷ نفر مبتلا شده و ۱۲۴ نفر از هموطنان کشورمان جان خود را  بابت این بیماری از دست داده ­اند(حدود۲٫۶ درصد از مبتلایان ثبت شده). همه استانهای کشور یعنی ۳۱ استان درگیر این بیماری شده ­اند.

گستردگی شیوع بیماری در پهنای تمامی استانهای کشور موضوع مدیریت پیشگیری، هشدار و درمان بیماری ویروس کرونا را با مشکل روبرو ساخته و در صورتی که در زمان مناسب، اقدام مناسب اعمال نشود، چه بسا ابعاد فاجعه انسانی این ویروس غیر قابل تصور باشد . مدیریت پیشگیری، هشدارو درمان بیماری مزبور بر حسب مناطق جغرافیایی و نقاط شهری و روستایی با توجه به عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی ، اجتماعی،زیرساختها،  اقلیم و جغرافیا و مولفه ­های تهدید کننده شیوع بیماری نیازمند الگوها و سیستم­های متفاوتی است. در این میان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و درمان از جمله بیمارستان برای آزمایش بیماری و یا درمان آن  یکی از مولفه­ هایی است که آرامش و اطمینان را به مردم تزریق می­کند که در صورت نیاز، دسترسی به این خدمات وجود دارد. در شرایط فعلی کشور، بیمارستانهای تعیین شده برای بیماری کرونا در مناطق شهری است و دسترسی روستائیان به این مراکز با توجه به بعد مسافت، هزینه رفت و آمد، هزینه اقامت در شهر ممکن است سخت و دشوار و چه بسا مانعی برای حضور بیماران برای پیشگیری و درمان باشد، که خود تهدیدی برای شیوع بیشتر بیماری است. از طرف دیگر اگر اطلاع رسانی کامل به روستائیان در خصوص بیماری مورد نظر، علایم و ویژگیهای بیماری  و تفاوت آن با سرماخوردگی و آنفولانزا ارائه نشده باشد خود دلیلی بر انتشار  بیشتر بیماری خواهد بود. چرا که  در فرهنگ روستایی دید و بازدیدها و رفت و آمدها در محیط روستا و روستاهای اطراف(خویشاوندی و نیروی کار) هنوز رنگ و بوی گذشته را دارد و سفر به شهرها برای خرید مایحتاج زندگی و تهیه نهاده­ های تولید و ابزار کار پابرجاست . اسفند ماه فعالیت بخش کشاورزی رونق دارد و این رفت و آمدها  به روستاها و شهرها بیشتر می ­شود. اگر یک فرد مبتلا به این ویروس شده و اطلاع نداشته باشد ، دامنه انتقال بیماری به افراد دیگر روستا و شهرهایی که مراجعه می ­شود، افزایش می یابد. طبق تخمین‌های اولیه‌ی محققین سازمان جهانی بهداشت، هر فرد مریض به طور متوسط بین ۱٫۴ تا ۲٫۵ نفر دیگر را آلوده می‌کند. طبق تخمین تیم‌های تحقیقات دیگری هر فرد بیمار به طور میانگین ۲ تا ۳ نفر دیگر را آلوده می‌کند.

  این نگرانی از شیوع وسیع و سریع ویروس کرونا در مناطق روستایی و شهرهای نزدیک آن، زمانی که به آمار و اطلاعات امکانات بهداشتی روستاها توجه شود دو چندان می ­شود. بر اساس سالنامه آماری مرکز آمار ایران ، تعداد خانه‌های بهداشت روستایی ۱۷۹۲۸واحد و تعداد مراکز بهداشتی درمانی روستایی به تعداد ۲۶۳۲  مرکز در سال ۱۳۹۵ ثبت شده است. توجه به این نکته که در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ در حدود ۲۱ میلیون نفر جمعیت روستایی در ۶٢٢٨۴ روستا  توزیع شده است یعنی هر سه روستا دارای  یک مرکز بهداشتی و درمانی ( خانه بهداشت بعلاوه مراکز بهداشتی درمانی روستایی) می باشند. از طرف دیگر وزیر بهداشت اعلام نمودند  که “نمی‌توان نقطه‌ای در کشور یافت که هزار نفر به طور متراکم در آنجا زندگی کنند و خانه‌ بهداشتی در آنجا وجود نداشته باشد. با این رویکرد، هر بهورز حدود ۷۰۰ تا هزار نفر و هر پزشک خانواده حدود ۱۲ هزار نفر را تحت پوشش دارند، همچنین هر مرکز جامع سلامت بین ۳۰ هزار تا ۵۰ هزار نفر را پوشش می‌دهد.” با سرانه های اعلام شده نمی­توان انتظار داشت پیشگیری، هشدار و درمان ویروس کرونا در زمان کوتاه ، با هزینه کم (جانی و مالی ) و با کمترین آسیب به سرمایه اجتماعی حاصل شود. شیوع ویروس کرونا و بیماری حاصل از آن تنها یک پدیده پزشکی نیست بلکه پدیده انسانی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه ­ای است که در صورت نبود یک سیستم مدیریت هوشمند و روزآمد هزینه­های فراوانی به کشورتحمیل نموده که در کوتاه مدت و میان مدت آن هزینه ها قابل جبران نیست. تغییر رفتار و الگوی اقتصادی مردم (نهادینه کردن فساد و رانت، الگوی انتظارات مردم ، تعطیلی کسب و کارها ، نهادینه تر شدن  تورم رکودی ،افزایش هزینه درمان و بهداشت و … )، کاهش سرمایه اجتماعی و آسیب های روانی ( کاهش اعتماد و اطمینان ، کاهش انگیزه و امید، بی تفاوتی  و …) و افزایش هزینه های دولت و بدهکار شدن دولت و عواقب ناشی از استقراض دولت و کاهش سرمایه گذاریهای زیربنایی و توسعه­ ای و … همه حکایت از آن دارد که راهبری مبارزه با کرونا نیازمند تخصص­های مختلف است تا رفتار شناسی دقیق از همه ابعاد(اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و روانی ) بر حسب منطقه (شهری و روستایی) صورت گیرد و الگوهای مناسب با آن برای اثبات به هدف یعنی همان کنترل و نابودی ویروس حاصل شود .

متاسفانه سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ به تفکیک آبادی آمار مرتبط با امکانات و تاسیسات زیربنایی روستاها را ارائه نداده است اما  نگاهی به آمار سرشماری سال ۱۳۹۰ ، تصویری از دسترسی به خدمات بهداشت و درمانی و دسترسی به آب لوله کشی نشان می­دهد که نگران کننده است، امیدواریم این ارقام تا کنون بهبود یافته باشد و نگرانی ها را کم نماید . اما همچنان زنگ خطر و هشدار برای مناطق روستایی کشور  به صدا در آمده است . نمودار (۱) نشان می دهد که شاخص نسبت تعداد روستاهای دارای مراکز بهداشتی (پایگاه بهداشت روستایی + خانه بهداشت +مرکز بهداشتی و درمانی) به تعداد روستاهای دارای سکنه دایمی برای  برخی استانهای همانند خراسان جنوبی، سیستان وبلوچستان و گیلان مناسب نبوده و بخشی از روستاها فاقد مراکز یاد شده بوده که جمعیت این روستاها به جمعیت روستاهای معین برای خدمات بهداشتی اضافه می ­شود و سرانه مراکز بهداشتی را برای روستاییان کاهش می ­دهد. نکته قابل توجه دیگر در نمودار شماره (۲) آن است که  شاخص نسبت تعداد  روستاهای دارای آب لوله کشی  به تعداد روستاهای دارای سکنه دایمی در وضعیت مناسبی برای استانهایی همانند سیستان و بلوچستان نبوده و دسترسی به آب را برای شستشو و مقابله با این ویروس کاهش می ­دهد.  از این رو ضرورت دارد اکیپ هایی برای بازرسی و وارسی به روستاهایی که فاقد خانه بهداشت  هستند اعزام و شیوع بیماری بررسی و تمهیدات لازم برای پیشگیری و وسایل مورد نیاز بهداشتی به آنان ارائه شود.

 

 

نمودار ۱: نسبت تعداد روستاهای دارای  مراکز بهداشتی (پایگاه بهداشت روستایی + خانه بهداشت +مرکز بهداشتی و درمانی) به تعداد روستاهای دارای سکنه دایمی در سال ۱۳۹۰ (درصد )

 

نموار ۲: نسبت تعداد  روستاهای دارای آب لوکه کشی (دارای سامانه تصفیه  آب  و بدون سامانه ) به تعداد روستاهای دارای سکنه دایمی در سال ۱۳۹۰ (درصد )

 

 

منتشر شده :دنیای اقتصاد-بیستم اسفند ماه ۱۳۹۸ ??

https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3633812

 

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *