تغییر الگوهای زیست روستایی

تغییر الگوهای زیست روستایی

سیل به معنی طغیان کردن آب، زیر آب رفتن گستره‌ای از زمین و توفانی شدن می‌باشد. سیل در حقیقت افزایش ارتفاع آب رودخانه و مسیل و بیرون زدن آب از آن و اشغال بخشی از دشت‌های حاشیه رودخانه می‌باشد و در مواردی نیز سیل می‌تواند ناشی از افزایش سطح آب دریاچه یا دریا باشد. سیل می‌تواند با غرقاب کردن منطقه باعث وارد آمدن خسارات بر ساختمان و تاسیسات عمومی شده و مرگ انسان‌ها و تلفات دامی به همراه داشته باشد. از سیل به‌عنوان یکی از بلایای طبیعی نام برده شده و با چنان شدتی حادث می‌شود که تلفات و خسارات فراوانی به همراه دارد از جمله خسارات انسانی(فوت، بیماری، معلولیت)، تخریب بناهای تاریخی، خسارات تولیدی، درآمدی و مالی، فرسایش خاک، به خطر افتادن امنیت غذایی و سلامت و بهداشت انسان و حیات جانداران.
سیل‌های مخرب بر فعالیت‌های اقتصادی تاثیرگذار بوده و بخش کشاورزی از آن مستثنی نمی‌باشد. در مطالعه‌ای که فائو در سال ۲۰۱۶ انجام داده است، آسیب و زیان اقتصادی ناشی از بلایای مربوط به تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی را محاسبه کرده است. نتایج نشان می‌دهد که آسیب و زیان‌های اقتصادی سالانه از بلایای مربوط به تغییرات آب و هوایی (سیل، توفان، خشکسالی) در جهان طی دوره ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ حدود ۱۴ میلیارد دلار بوده که در دوره ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ به ۱۰۰‌میلیارد دلار رسیده است، یعنی حدود ۷ برابر شده است. در این مطالعه آمده است که بخش کشاورزی در حدود ۲۵ درصد از کل تاثیرات مرتبط با آب و هوا را جذب کرده است. نکته قابل توجه دیگر آن است که هر فعالیت بخش کشاورزی تاثیری متفاوت از بحران‌های تغییرات اقلیم مورد مطالعه دریافت می‌کنند.

به‌عنوان نمونه محصولات زراعی در حدود ۵۹ درصد از سیل، دام و طیور در حدود ۶/ ۸۷ درصد از توفان، ماهیگیری و شیلات در حدود ۵۹ درصد از سیل و جنگل و جنگداری در حدود ۹۴ درصد از توفان آسیب و زیان می‌بینند. این ارقام نشان می‌دهد که سیل می‌تواند تهدیدی برای امنیت غذایی، اشتغال و درآمد بهره‌برداران بخش کشاورزی بوده و از طرف دیگر به دلیل کاهش تولید و درآمد به گسترش فقر کمک کند. به‌عنوان مثال، خسارات تولیدی مستقیم ناشی از سیل ۲۰۱۰ پاکستان باعث کاهش برداشت پنبه، تولید برنج و فرآوری آن شد و در نتیجه افزایش واردات پنبه و برنج را به دنبال داشت. از مجموع ۱۰ میلیارد  دلار زیان و خسارات وارد شده به پاکستان ناشی از سیل در حدود ۵۰ درصد در بخش کشاورزی اتفاق افتاده و رشد بخش کشاورزی پاکستان را از ۵/ ۳ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۲/ ۰ درصد در سال ۲۰۱۰ کاهش داد و مطابق با آن تولید ناخالص ملی (GDP) از ۸/ ۲ درصد به ۶/ ۱ در سال‌های مورد نظر کاهش یافت (Balgah, Buchenrieder & Mbue ۲۰۱۵).

بر اساس گزارش جامع سیل، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، سیل‌های مخربی در کشور و استان‌های مختلف اتفاق افتاده که درنمودار شماره (۱) قابل ملاحظه است. همان طور که مشاهده می‌شود سیل‌های اتفاق افتاده با توجه به شدت و حوزه تاثیر‌گذاری، خسارات مادی متفاوتی به کشور وارد کرده که در این بازه زمانی بیشترین خسارت مربوط به سیل خوزستان در سال ۱۳۹۵ با حدود ۱۰۵۳۰ میلیارد ریال خسارت است.

سیل در طول زنجیره ارزش محصولات کشاورزی به دلیل وارد کردن خسارت به دارایی و تاسیسات بخش کشاورزی، جاده و حمل و نقل، زیرساخت‌ها، منابع طبیعی و محیط زیست، زیان‌های فراوانی را به همراه دارد که از جمله می‌توان به کاهش تولید محصول، کاهش تولید صنایع فرآوری و بسته‌بندی مرتبط با محصول، افزایش واردات و کاهش صادرات و افزایش کسری تراز بازرگانی، تهدید معیشت (افزایش بیکاری و کاهش درآمد) و افزایش سوءتغذیه (کاهش درآمد و افزایش قیمت‌ها و تورم) اشاره کرد که خود مانع دستیابی به یکی از اهداف توسعه پایدار یعنی «پایان دادن به گرسنگی، دسترسی به غذا و امنیت غذایی و توسعه کشاورزی پایدار» خواهد شد. به منظور محاسبه و برآورد خسارت و زیان‌های مرتبط به سیل نیازمند است تا با طراحی مدل‌های سیستمی، اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن در نظر گرفته شود.

هر فعالیت بخش کشاورزی که از سیل خسارت و زیان ببیند به دلیل داشتن روابط پسین و پیشین خود با فعالیت‌ها و کسب و کارهای دیگر برآنها نیز تاثیرگذار خواهد بود؛ اینکه به چه میزان و چگونه و با چه فرآیندی فعالیت‌های بخش کشاورزی بر سایر فعالیت‌های اقتصادی و کسب و کارهای مرتبط تاثیر دارد (اثر غیرمستقیم) نیازمند برآورد از طریق الگوهای سیستمی است. نکته قابل توجه دیگر در برآورد خسارت و زیان‌های ناشی از سیل در کنار پیامدهای اقتصادی توجه به تغییر الگوهای رفتاری، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی است که می‌توان به افزایش مهاجرت و خالی شدن روستاها و توزیع نامتناسب جمعیت در کشور، شکل‌گیری الگوی انتظارات منفی و ناهنجاری‌های اجتماعی اشاره کرد که هر کدام از این پیامدها در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت آثار متفاوتی را به همراه خواهد داشت.

با توجه به خسارات و زیان‌هایی که سیل به همراه خود دارد، مدیریت بلایای طبیعی در ادبیات موضوع تاکید فراوان شده است. سیل و تاثیرات سوء اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن به‌عنوان یک پدیده طبیعی همچون سایر پدیده‌های طبیعی به کمک علم و برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح قابل پیش‌بینی و کنترل است و می‌توان خسارات ناشی از آن را به حداقل رساند. مدیریت بلایای طبیعی در برگیرنده یکسری اقدامات پیوسته و پویایی است که شامل برنامه‌ریزی برای پیشگیری، پیش‌بینی، آموزش، ساماندهی، کنترل، نظارت و ارزیابی است. با توجه به خسارات انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سیل ایجاب می‌کند که ساختار مدیریت بهینه و هوشمندی به منظور پیشگیری و کاهش خسارت و زیان‌های ناشی از سیل طراحی و پیاده‌سازی شود. به سیل ویرانگر ابتدای سال ۱۳۹۸ خسارت‌ها و زیان‌های بسیاری برای هموطنانمان داشته که متاسفانه هنوز ارزیابی دقیقی از خسارات و زیان‌های مستقیم و غیر‌مستقیم آن نشده است، مدیریت بلایای طبیعی برای کشور ایران نه انتخاب، بلکه الزام است و توجه ناکافی به آن خسارت‌های جبران ناپذیری را برای نسل فعلی و نسل‌های آینده به همراه خواهد داشت.

بر اساس اعلام وزیر جهاد کشاورزی در تاریخ بیستم فروردین، «سیلاب تاکنون ۷۸۰۰ میلیارد تومان به بخش کشاورزی آسیب‌زده است. در زراعت و همچنین امور دام، آبزی پروری، طیور و سایر زیربخش‌های بخش کشاورزی خسارت وارد شده که عمده خسارت‌ها نیز در زمینه زراعت بوده که در استان گلستان بیشترین خسارت را در مرحله اول داشتیم و در استان خوزستان نیز خسارت‌ها روز به روز در حال افزایش بوده که به تبع آن خسارت‌ها به حوزه کشاورزی نیز افزایش می‌یابد.» درخصوص رقم اعلام شده آنچه مسلم است ارزیابی دقیق علمی که هم آثار مستقیم و هم آثار غیرمستقیم را در الگوی سیستمی برآورد کند، نبوده و برای این منظور نیاز است که محققان رشته‌های مختلف اقتصادی، کشاورزی، آب، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی در کنار هم با طراحی مدل مناسب بتوانند آثار و پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم، کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت سیل در بخش کشاورزی، کسب و کارهای مرتبط و زنجیره ارزش را محاسبه و برآورد کنند.

آنچه مسلم است بخش زراعت، باغبانی، دام و طیور، شیلات و ماهیگیری، جنگل و مرتع و منابع طبیعی استان‌های درگیر با سیل خصوصا گلستان، لرستان، خوزستان و ایلام تحت تاثیر قرار گرفته و تولیدات هر زیر بخش کاهش یافته است. به‌عنوان مثال بر اساس اطلاعات آمارنامه کشاورزی سال زراعی ۹۶-۹۵ استان خوزستان در حدود ۵/ ۱۸ درصد، گلستان ۷/ ۳ درصد، لرستان ۶/ ۲ درصد و ایلام ۹/ ۰ درصد تولیدات زراعی کشور را در سال ۱۳۹۶ از آن خود کرده است که بیشترین سهم مربوط به استان خوزستان است.

کاهش عرضه محصولات کشاورزی به دلیل کاهش تولید از یک طرف و دشواری در حمل و نقل محصولات کشاورزی و غذایی درون‌کشوری به دلیل بارش‌های سنگین و سیل و خسارت‌های ناشی از سیل (مانند مسدود شدن جاده‌ها و تخریب آن و تونل‌ها و…) باعث می‌شود که قیمت محصولات کشاورزی که این استان‌ها مناطق عمده تولید آن هستند تحت تاثیر قرار گرفته و افزایش قیمت و کاهش دسترسی را به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر در شرایط بحرانی سیل و امدادرسانی به مردم و افزایش تقاضا برای محصولات غذایی و کشاورزی یکباره در یک زمان خود باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود که در این میان نیازمند مدیریت هوشمندانه بازار به منظور تسهیل در فرآیند بازرگانی داخلی، برآورد کمبودهای داخلی و تامین آن از طریق واردات و مدیریت مناسب بحران از منظر تامین غذا برای هموطنان سیل زده است. ذکر این نکته که ارزیابی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و توسعه‌ای بارش و سیلاب سال ۹۸ که هم هزینه‌های آشکار و پنهان و هم منافع آشکار و پنهان (همانند تامین آب حوضه‌های آبی و…) دارند نیازمند مطالعه علمی است اما آنچه مسلم است هزینه‌های سنگینی خصوصا انسانی بر کشور تحمیل کرده که لزوم برخورد قاطعانه با تخلفات مرتبط با عوامل ایجاد‌کننده آن و جبران هزینه‌های آن را توسط متخلفان و مدیریت پیشگیری قبل از وقوع سیل را بیش از گذشته ضروری می‌سازد.

23 (3)

منتشر شده :دنیای اقتصاد-چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ ??

https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3518029

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *