نوع نگاه به بخش کشاورزی از بالا به پایین است

«در حال حاضر اولویت از دیدگاه کشاورزان بحث کم بودن درآمد آنها به دلیل خشکسالی و مساله کمی آب و خاک است. از دیدگاه بهره برداران نیز با توجه به اینکه وقت زیادی را صرف کار کشاورزی می کنند، پایین بودن درآمد و بحث رفاه مطرح می شود. کار کشاورزی، کار سختی است و نیاز به آن همیشگی است اما آنچه که عاید آنها می شود تامین کننده هزینه های زندگی آنان با توجه به تورم نیست. این درآمد نیز اصولا نوسان دارد زیرا مخاطرات زیادی در حال حاضر این بخش را تهدید میکند، به همین دلیل، این درآمد برای آنها قابل اطمینان نیست و باعث کاهش پس انداز و سرمایه آنها می شود و طبیعتا رفاه­ شان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.»

بیمه کشاورزان کارآمدی زیادی ندارد

«هم بیمه درمان و کشاورزی برای افراد و هم بیمه محصولات کشاورزی با توجه به مشکلات خاص آنها خیلی کارآمد نیست. اغلب گفته می شود که کشاورزان خود تمایلی به بیمه شدن ندارند یا توانایی مالی پرداخت حق بیمه را ندارند و بخش دیگری معتقدند به خاطر بروکراسی اداری و اینکه پرداخت غرامت ها خیلی دیر انجام می شود و معادل خسارت وارد شده نیست، کشاورزان برای این امر رغبتی نشان نمی دهند. مسلما همه این عوامل سطح درآمد و رفاه افراد را کاهش می دهد.»

 «در بازار عمومأ نوسانات قیمت محصول وجود دارد، به همین دلیل در زمان عرضه محصول، کشاورزان خیلی به میزان درآمد خود اطمینان ندارند.»

، قاچاق بیرویه و بدون نظارت محصولات کشاورزی را نیز یکی از مسائلی دانست که هم بخش کشاورزی و هم بهره برداران این بخش را تهدید می کند: «به عنوان یک محقق معتقدم آنچه که در بخش کشاورزی، بهره برداران را بیش از هر چیز تحت تاثیر قرار می دهد و عوامل بالا معلول این علت اصلی هستند، نوع نگاه، بینش و نگرش مسئولان، سیاست گذاران و حاکمیت به بخش کشاورزی است که دستوری و باید و نبایدی است و سبب می شود هر نوع حمایت از این بخش را هزینه تلقی می کنند. در سایر کشورها حمایتها از بخش کشاورزی یک نوع سرمایه گذاری به حساب می آید برای اینکه دولت ها بتوانند تامین امنیت غذایی مردم را داشته باشند و رفاه بخش کشاورزی و فعالیتهای مرتبط با آن را تامین کنند.»

حاکمیت بخش کشاورزی را بنگاه اقتصادی نمیداند

«در کشور ما به کشاورز به عنوان تامین کننده غذای مردم نگاه میشود در حالیکه کشاورز به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید سود هم کسب کند اما حاکمیت به این بخش به عنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه نمیکند. همیشه با تنظیم بازار، قیمت ها به نفع مصرف کننده پایین نگه داشته میشود در حالیکه برای تولید کننده نیز باید سودآوری داشته باشد. در واقع، نوع نگاه به بخش کشاورزی از بالا به پایین است. یک کشاورز و یا واحد مرغداری نیز مثل یک تولید کننده خودرو حتما باید سود داشته باشد تا بتواند به تولید ادامه دهد و باید و نبایدی در آن وجود ندارد.»

 با اشاره به هزینه هایی که دولت بر کشاورزان تحمیل میکند، بر ضرورت مراقبت اجتماعی از این قشر تاکید کرد: «دولت از طریق سوء مدیریت هزینه های زیادی را برای این بخش ایجاد میکند. به طور مثال، افزایش قیمت ارز یا افزایش تورم که مقصر هیچ یک نیز کشاورزان نیستند، هزینه های کشاورزی را تا حد زیادی افزایش می دهد اما دولت حاضر نیست هزینه هایی را که ناخواسته به این بخش وارد می شود، جبران کند. در واقع، دولت در ایران، حمایت از بخش کشاورزی را نوعی صدقه دادن تلقی می کند در حالی که دولت از بخش کشاورزی منافع زیادی به دست می آورد، منافعی که سایر بخش ها به هیچ وجه نمی توانند آنها را تامین کنند. این که این بخش بدون هیچ تنش و اضافه خواهی­ ای غذای مردم را تامین می کند و در اختیار آنها قرار می دهند، ثبات سیاسی را به دنبال می آورد. بنابراین، مراقبت اجتماعی از این بخش لازم و البته دشوار است.»

شأن اجتماعی واسطه گر بالاتر از تولیدکننده است

نوع نگاه حاکمیت را بر نگاه جامعه نسبت به این قشر و مهاجرت گسترده روستاییان به شهر موثر دانست«این نوع نگاه سبب شده است که منزلت اجتماعی کشاورز و بهره بردار بخش کشاورزی و روستاییان در جامعه ما پایین بیاید و به عبارت دیگر، تولید کننده هیچ ارزشی نداشته باشد. در حال حاضر، یک واسطه گر در بازار منزلت اجتماعی بالاتری دارد زیرا وابسته به قدرت است و حاکمیت و دولت به او توجه دارند ولی نوع نگاه آنها به بخش کشاورزی باعث می شود شان تولیدکننده در جامعه پایین بیاید و مردم نیز به اشتباه درباره کشاورزان قضاوت کنند و آنها را افرادی ضعیف و ناتوان تلقی کنند که از عهده کارهای خود برنمی آیند و توان درآمدی ندارند. بنابراین، در نگاه جامعه از نظر منزلت اجتماعی جزو قشر خیلی پایین قرار می گیرند و این التزام به وجود می آید که باید به این بخش کمک کرد.

همه این مسائل به این برمیگردد که حاکمیت هیچ گاه جایگاه اصلی تولید کننده بخش کشاورزی را به او نداده است. کسی که اقتدار ملی در قبال تولید او به وجود می آید و او مسبب خلق ثروت و ایجاد ارزش افزوده در کشور می شود نه یک واسطه گر و یا یک تاجر که در واقع، کشاورزان به عنوان  قهرمانان ملی کشور هستند زیرا در سخت ترین شرایط و با کار بسیار زیاد و حداقل امکانات، تولید را ادامه می دهند، غذای مردم را تامین می کنند و مشاغل بسیاری را نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم ایجاد می کنند. متاسفانه در حال حاضر، واسطه ها در بازار جایگزین تولیدکننده ها شده اند.»

کشاورزان، فراموش شدگان کشور هستند

 با تاکید بر اینکه هیچ روستایی و یا کشاورزی قلبا تمایلی به ترک روستا و یا زمین خود و مهاجرت ندارد، : «غیر از اینکه کشاورزان از نظر منزلت اجتماعی جایگاه بالایی ندارند و بارها گفته اند که فراموش شدگان این کشور هستند، مشکلاتی مثل پایین بودن درآمد و مواجه شدن با خشکسالی و بهره وری پایین خاک، توانایی و ظرفیت نگهداری جمعیت جوان را از روستاها گرفته است. باید برای افزایش درآمد این قشر چاره ای اندیشید. اگر نوع نگاه حاکمیت به کشاورزان تغییر کند، حتما سرمایه گذاری و کارهای زیربنایی و فناوری و تکنولوژی و خلاقیت و نوآوری در این بخش نیز شکل می گیرد و درآمد آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین، ابتدا باید باید توان مالی و علمی روستایی و کشاورز را افزایش داد تا بتواند با توان مالی و اندیشه ای بالا یا حداقل متوسط روی پای خود بایستد و به کار خود ادامه دهد. این اولین گامی است که باید برای فعالان این بخش برداشته شود.»

بخش کشاورزی تریبونی برای بیان دغدغه های خود ندارد

«یکی از مشکلات عمده ما این است که بسیاری از تصمیماتی که لازم است در این بخش گرفته شود با اینکه روی آن مطالعه انجام می گیرد و نظر متخصصان امر است اما وقتی به هیئت دولت می رود با آن مخالفت می شود. قیمت تضمینی یکی از نمونه های بسیار کوچک است که ما هر سال بر آن تاکید داریم اما محقق نشده است. مشاوران آقای روحانی اغلب افرادی با گرایش های صنعتی هستند و در جمع آنها کسی را نمی بینید که در بخش کشاورزی فعالیت کرده و یا در این زمینه مطالعه کرده باشد. ما از دکتر روحانی تقاضا داریم که یک مشاور اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی نیز در کنار سایر مشاوران خود داشته باشد که بتواند در مواقعی که برنامه ها و طرح ها و لوایح از بخش کشاورزی به هیئت دولت می رود، وکیل مدافع و سخنگوی این بخش عظیم از بهره برداران بخش کشاورزی باشد که هیچ تریبونی برای بیان حرف های خود ندارند. از آنجا که وزیر کشاورزی به دلیل محدودیت ها به تنهایی قادر نخواهد بود دغدغه های کشاورزان را به گوش دولت و مسئولان برساند، مشاوران اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی باید در هیئت دولت حضور داشته باشند تا بتوانند به تنظیم سیاست هایی که به نفع بخش کشاورزی و روستایی باشد، کمک کنند.»

منتشر شده :ایانا  – بیست و نه فروردین ماه ۱۳۹۷ ??

http://www.iana.ir/fa/tiny/news-51851

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *