حمایت از کالای تولید داخلی : تقاضا و نقش آن

?تقاضای موثر عامل اصلی تحریک تولید است . ابتدا نیاز ، سپس خواسته و بعد تقاضا برای کالاها و خدمات شکل می گیرد . تقاضای موثر یعنی مصرف کننده‌هایی که علاقه مند، تمایل دارند و قادرند که بیش از قیمت رایج یا جاری در بازار بپردازند. برای افزایش تولید داخلی ، افزایش تقاضای موثر محرک اصلی است .تقاضا در دو بخش می تواند انگیزه تولید و افزایش آن را به دنبال داشته باشد : تقاضای داخلی و خارجی (صادرات)

⚜تقاصای داخلی در ادبیات موضوع به عوامل گوناگونی وابسته است که هر کدام از این عوامل می تواند بر افزایش یا کاهش تقاضا اثر داشته باشد . قیمت خود کالا(رابطه منفی با تقاضا) ، قیمت سایر کالاها (کالای جانشین رابطه مثبت و مکمل رابطه منفی با تقاضا)، درآمد مصرف کننده (رابطه مثبت با تقاضا برای کالاهای معمولی ) ،سلایق و ترجیحات مصرف کننده(می تواند رابطه مثبت یا منفی با تقاضا داشته باشد ) ، انتظارات مصرف کننده در آینده (می تواند رابطه مثبت یا منفی با تقاضا داشته باشد )،تهسیلات اعتباری و وام (رابطه مثبت با تقاضا)،اندازه و ترکیب جمعیت (رابطه مثبت با تقاصا برای اندازه جمعیت ) ، توزیع درآمد و سیاستهای دولت وابسته است .

?تقاضای خارجی (صادرات ) در تئوری نیز تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون میزان تولید داخلی (رابطه مثبت) ، نرخ ارز (رابطه مثبت)، درآمد کشورهای وارد کننده (رابطه مثبت در صورت کالای معمولی ) ، سلایق و ترجیحات مصرف کننده خارجی (می تواند رابطه مثبت یا منفی با تقاضا داشته باشد )، قیمت کالا(رابطه منفی با تقاضا) ، قیمت جهانی کالا(رابطه مثبت برای تقاضای خارجی کشور صادرکننده)وابسته است .

⚜این نکته قابل توجه است که برای هر محصول و کالا عوامل تاثر گذار بر تغییر تقاضا چه در ابعاد داخلی و خارجی و سهم و میزان تاثیر گذاری هر عامل می تواند متفاوت از کالاهای دیگر باشد. تعیین عوامل موثر بر تقاضای هر محصول (داخلی و خارجی) و کشش هر عامل(یعنی درصد تغییرات تقاضا نسبت به درصد تغییرات هر عامل) با مطالعه و برآورد آن می توان راهنمایی برای شناسایی مهمترین عواملی که می تواند تقاضا را تحریک کند(تغییر دهد ) باشد .

? بدون تحقیق و مطالعه دقیق و محصولی نمی توان به این مهم دست یافت . از سوی دیگر در تحریک تقاضای هر کالا و محصول عواملی ممکن است حضور داشته باشد که خاص همان محصول باشد و این عوامل نیازمند شناسایی و تعیین سهم هر کدام از آنان در تحریک تقاضا می باشد . به عنوان مثال ممکن است در تقاضای گوشت قرمز برای مصرف کننده و متقاضی استاندارد بهداشتی و تغذیه ای اهمیت و سهم بالایی داشته باشد که این عامل در تقاضا برای کیفیت معنایی ندارد .

?نکته دیگری که در تحریک تقاضای هر محصول و کالا در عصر حاضر اهمیت دارد موضوع تغییر اقلیم و گازهای گلخانه ای و سلامت و بهداشت و استاندارد محصول و کالا است . مسایل برشمرده بر تقاضای محصول و کالا هم از منظر مصرف کننده و هم دولت ممکن است تاثیر گذار باشد. برای نمونه به دلیل اثر پرورش دام بر انتشار گازهای گلخانه ای در اروپا سیاستهای دولت به سمت حمایت از تولید دام سبک بوده و تشویق مردم به مصرف گوشت سفید و از طرف دیگر مصرف کننده با آگاهی از میزان انتشار گازهای گلخانه ای توسط دام سنگین به سمت مصرف گوشت کمتر یا تغییر الگوی مصرف خود از گوشت قرمز به سفید هستند .

⚜با توجه به مطالب برشمرده، تحقق شعار #حمایت از کالای تولید داخلی از طریق افزایش تقاضا و ایجاد انگیزه برای افزایش تولید در داخل نیازمند نگرش و رویکرد علمی و سیستمی به تحریک تقاضا است با تغییر یک عامل و در نظر نگرفتن سایر عوامل نمی توان در جهت افزایش تقاضا گام برداشت .

❓سوال : مشکل تقاضای داخلی چیست ؟
بررسی آمار و ارقام نشان می دهد که عوامل مختلفی باعث کمبود تقاضا برای تولید داخلی شده است که کاهش قدرت واقعی خرید مردم یکی از عوامل مهم آن می باشد . با افزایش تورم و عدم افزایش متناسب و بیشتر درآمد های اسمی به اندازه تورم باعث شده است که قدرت واقعی خرید مردم کاهش یافته که کاهش تقاضا را برای کالاهای مختلف به همراه داشته است (برای هر کالایی اثر کاهش درآمد واقعی بر میزان تقاضا به کشش درآمدی آن وابسته است ) . به طوری که طبق آمار بانک مرکزی ۲۰۰۰ برابر تنزل ارزش پول ملی در طی نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است . آخرین نرخ تورم اعلام شده توسط مرکز آمار نشان می دهد که درصد تغییرات شاخص کل (نرخ تورم کالاها و خدمات مصرفی خانوار) در دوازده ماه منتهی به اسفند ماه سال ١٣٩۶ نسبت به دوره مشابه سال قبل برای کل کشور ٨,٢ درصد، مناطق شهری ٨.١ درصد و مناطق روستایی ٨.٨ درصد است که نشان دهنده نرخ تورم است (سال پایه ۱۳۹۵) . این ارقام نشان می دهد در طول یکسال در حدود بیش از ۸ درصد از قدرت خرید واقعی مردم کاسته شده است .

?برای روش شدن موضوع، اگر فرض کنیم درآمد خانوار شهری در سال ۹۶ بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران همان درآمد سال ۹۵ باشد یعنی ۳۷۷ میلیون ریال با این نرخ تورم ۸٫۱ درصد در طول سال ۲ میلیون و ۱۴۰ هزار ریال از قدرت خرید خانوار کم شده است یعنی از درآمد ماهیانه ۲ میلیون و شیشصد و چهل و دو هزار تومان در حدود ۲۱۴ هزار تومان از قدرت خرید خانوار هر ماه کاسته شده است .یعنی قدرت تقاضا برای کالاها کاهش یافته است . این کاهش قدرت خرید پیوسته و مداوم در بازه زمانی از یک طرف و مشکلات ساختاری ناکافی بودن خلق ارزش و تولید در اقتصاد کشور باعث شده که درآمدهای اسمی به اندازه ای که بتوانند جبران تورم را نموده و حداقل قدرت خرید واقعی مردم را ثابت نگه دارند، رشد نداشته است .

⚜حال برای تحریک تقاضا کارشناسان اقتصادی توصیه می کنند قدرت خرید واقعی مردم افزایش یابد .چگونه ؟ با کاهش و کنترل تورم همراه با افزایش اسمی درآمد و ایجاد و خلق ارزش و درآمد در اقتصاد (که به صورت توزیع دستمزد و درآمد به نیروی کار و افزایش اشتغال ودرآمد بر تقاضا تاثیر دارد ) توصیه می شود . آیا این توصیه ها برای اقتصاد کشور ما امکان پذیر است ؟ اقتصادی که دارای رکود و تورم همراه با اقتصاد ناسالم (رانت و قاچاق و اختلاس و رقابت ناپذیری ) است ، مواجه با کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی بوده و برتری منافع شخصی برمنافع ملی حاکم است و به قول استاد ارجمند آقای دکتر نیلی” وقتی همه با هم در کشور دعوا دارند و یکدیگر را متهم می‌کنند، چگونه می‌توان درباره رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری صحبت کرد؟” چگونه می توان به خلق ارزش و درآمد رسید ؟ با ما باشید یکشنبه ها در شماره های بعدی برای ادامه موضوع .

 

کاهش ارزش (قدرت خرید) ریال  ۲۰۰۰ برابر تنزل ارزش پول ملی در طی نیم قرن اخیر.منبع: کانال احسان سلطانی

 

 

تقاضا به قیمت کالا، قیمت سایر کالاهای مرتبط، درآمد و علایق و سلیقه و انتظارات مصرف کننده ، تسهیلات اعتباری ، اندازه و ترکیب جمعیت ، توزیع درآمد و سیاستهای دولت ارتباط دارد.

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *