پایین بودن سرانه تولید واقعی هر ایرانی/ مثبت شدن رشد تولید ناخالص داخلی

این گزارش نشان می‌دهد که بر اساس برآوردهای اولیه، تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه و به قیمت‌های ثابت سال ۱۳۸۳ از ۱۹۷ هزار و ۲۸۵ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۲ به رقم ۲۰۳ هزار و ۱۵۹ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۳ افزایش یافته و گویای نرخ رشد (درصد تغییرات) سه درصدی نسبت به سال ۱۳۹۲ است که با توجه به نرخ رشد منفی سال ۱۳۹۲ که برابر با منفی ۱,۹ درصد است، رشد تولید ناخالص داخلی به رقم مثبت رسیده است.

فاطمه پاسبان افزود: این آمارها نشان می‌دهد در سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳ در حدود ۵۸ هزار و ۷۴۴ میلیارد تومان به تولید ناخالص داخلی کشور اضافه شده است. بر اساس آمار برآوردی جمعیت مرکز آمار ایران، اگر سرانه تولید ناخالص داخلی کشور (تولید به جمعیت) را در نظر بگیریم برای سال ۱۳۹۲ رقم دو هزار و ۵۶۴ تومان و برای سال ۱۳۹۳ در حدود دو هزار و ۶۹۰ تومان رسیده که این رقم در حدود ۱,۸ درصد رشد واقعی تولید سرانه هر ایرانی بوده است. بنابراین در حدود ۴۵ هزار تومان، افزایش در سال ۹۳ نسبت به ۹۲ مشاهده می‌شود. این رقم به اندازه یارانه‌ای است که (۴۵ هزار تومان برای هر فرد) که در ایران به هر نفر پرداخت می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: این ارقام نشان‌دهنده خروج اقتصاد کشور از نرخ رشد منفی است اما هنوز سرانه تولید واقعی هر ایرانی نسبت به کشورهای دیگر پایین است. در این زمینه لازم است دولت و مردم در جهت توسعه تولید برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری همکاری کنند.

این کارشناس حوزه کشاورزی ادامه داد: از سوی دیگر اطلاعات منتشر شده بر حسب فعالیت‌های اقتصادی نشان می‌دهد که ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت سال ۱۳۸۳ از رقم ۱۳ هزار و ۹۵ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۲ به رقم ۱۳ هزار و ۵۹۱ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۳ رسیده که این میزان، افزایش ۳,۸ درصدی را نسبت به سال قبل نشان می‌دهد؛ یعنی در حدود ۴۹۰ میلیارد تومان به ارزش افزوده واقعی بخش کشاورزی اضافه شده است. به عبارتی سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص اضافه شده در دوره ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳ در حدود ۸.۴ درصد است.

پاسبان تصریح کرد: از طرف دیگر آمار نشان می‌دهد رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت در سال ۱۳۹۲ در حدود ۴,۷ درصد بوده که در سال ۱۳۹۳ به ۳.۸ درصد رسیده و در واقع نرخ کاهنده ۱۹ درصدی داشته است. یعنی افزایش ارزش افزوده واقعی در بخش بوده، اما روند کاهشی است. اینکه این نرخ رشد متناسب با ظرفیت بالقوه تولیدی بخش کشاورزی است نیاز به کار کارشناسی دارد که با توجه به منابع آب و خاک و نهاده‌های تولیدی و شرایط اقلیمی ظرفیت تولیدی بالقوه بخش را برآورد و سپس در جهت توسعه تولید با توجه به نیاز داخلی و بازار جهانی و قابلیت‌های منطقه برنامه‌ریزی شود.

وی یادآور شد: دلیل رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی در سال ۱۳۹۳ در وهله نخست به محصولات زراعی و در مرتبه دوم و سوم به محصولات دامی و باغی برمی‌گردد. برآوردهای انجام شده نشان می‌دهد تولید محصولات زراعی و باغی در سال ۱۳۹۳ نسبت به سال ۱۳۹۲ به ترتیب ۸,۱ و ۱.۵ درصد و محصولات دامی ۴.۹ درصد افزایش داشته است.

پاسبان تأکید کرد: اینکه آیا می‌توان ظرفیت تولید زیربخش‌های کشاورزی را افزایش داد، ابتدا نیازمند مطالعه قابلیت‌سنجی فنی، جغرافیایی، اقتصادی است؛ تا با در نظر گرفتن محدودیت‌های تولیدی بخش کشاورزی و سپس استخراج الزامات جهت توسعه تولید به تفکیک محصول و منطقه و در نهایت همکاری دولت با بهره‌برداران کشاورزی جهت اجرایی کردن این طرح‌ها اقدام کرد.

 

http://www.iana.ir/fa/tiny/news-24840

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *