بانوان روستایی و توانمندسازی برای توسعه پایدار

بانوان روستایی نقشی کلیدی در حمایت از خانواده و جوامع خود در دستیابی به امنیت غذایی و تغذیه، تولید درآمد و بهبود معیشت روستایی و رفاه عمومی دارند. آنان به کشاورزی و صنایع روستایی کمک کرده و در اقتصاد محلی و جهانی سهم دارند.
بانوان روستایی وظایف و نقش‌های مختلف و متعددی بر عهده دارد؛ همسر، مادر، تولیدکننده محصولات زراعی و باغی، شرکت در فعالیت‌های دامداری، کاشت، داشت، برداشت، فناوری، بازاریابی و تهیه خوراک و غذا، کار برای دریافت دستمزد و صیانت و حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست از جمله فعالیت‌های آنان است؛ به طوری که به اهداف توسعه هزاره دست یابند. با این حال، هر روز در سراسر جهان، بانوان روستایی با محدودیت‌های ساختاری مختلفی مواجه می‌شوند که مانع از بهره‌مندی کامل آنان از حقوق بشر شده و از تلاش‌های آنها برای بهبود زندگی خود و خانواده و اطرافیان جلوگیری می‌شود. بانوان روستایی ٢۵ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و در کشورهای در حال توسعه ۴٣ درصد از نیروی کار کشاورزی را تأمین می‌کنند که بیشتر مواد غذایی جهان را تولید می‌کند.
شواهد نشان می‌دهد اگر این بانوان دسترسی مشابهی همانند مردان به منابع تولیدی داشتند، می‌توانستند حدود ٢٠ تا ٣٠ درصد عملکرد مزارع و حدود ٢,۵ تا ۴ درصد تولیدات کشاورزی را در کشورهای در حال توسعه افزایش داده و باعث کاهش تعداد مردم گرسنه جهان بین ١٢ تا ١٧ درصد شوند. برای همین جای تعجب نیست که دبیر کل سازمان ملل، بانوان روستایی را ستون فقرات جوامع روستایی دانسته، جایی که می‌گوید: «بانوان در بسیاری از خانوارها مسئولیت اصلی امنیت غذایی، فرصت‌های آموزشی و مراقبت‌های بهداشتی را بر عهده دارند».
مدیرکل سازمان ملل متحد در روز «بانوی روستایی» در سال ٢٠١۶ بیان کرد که بانوان کشاورز روستایی می‌توانند باعث تغییر در تولید غذا و مصرف مواد غذایی شوند تا زمین و منابع به طور مؤثر و پایدار مورد استفاده قرار گیرند. برای این منظور آنان نیازمند سیاست‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایی هستند که باعث مشارکت فعال آنان در تصمیم‌گیری شده و دسترسی آنان را به روش‌های کشاورزی و مقاوم در برابر تغییرات آب و هوا تسهیل می‌کند «(سازمان ملل). برای این منظور صاحب‌نظران توسعه روستایی بر این باورند که شناخت توانمندی‌ها و مهارت‌های بانوان روستایی و هدایت استعدادهای آنان می‌تواند در بهره‌برداری از ظرفیت‌های این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شود، به عبارتی توجه به توانمندسازی آنان. به معنای کلی، توانمندسازی آزادی انتخاب و عمل فرد و افزایش اقتدار و کنترل وی بر منابع و تصمیماتی است که زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
هرچقدر افراد قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند، کنترل بیشتری بر زندگی خود خواهند داشت. به عنوان مثال، انتخاب‌های افراد فقیر به میزان زیادی به دلیل نداشتن دارایی و ناتوانی در مذاکره با مؤسسات رسمی و غیررسمی محدود است. توانمندسازی فرایندی است تدریجی که در آن با ارتقای مهارت، آگاهی، ایجاد باور و اعتمادسازی می‌توان از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بالقوه فرد برای رسیدن به اهداف توسعه‌ای بهره جست. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، راهبردهایی برای رفع موانع مشارکت عملی بانوان روستایی در توسعه پایدار اتخاذ  شده است.
توانمندسازی بانوان روستایی یکی از همین راهبردهاست که تنها به مفهوم بهره‌مندی بانوان از مزایا و نتایج برنامه‌های توسعه نیست، بلکه مستلزم مشارکت فعال آنها در اجرای برنامه‌ها و طرح‌های توسعه است. یکی از اقداماتی که کشورهای مختلف جهان برای مشارکت فعال بانوان روستایی در توسعه پایدار به کار گرفته‌‌اند، مشارکت بیشتر بانوان روستایی در مراکز و مجالس تصمیم‌سازی است.
تحقیقات نشان می‌دهد بانوان نگرانی بیشتری برای محیط زیست داشته و از این رو بیشتر به دنبال سیاست‌های حمایت از محیط زیست هستند و در انتخابات نیز به رهبرانی که بر این شعارها متمرکز باشند بیشتر تمایل نشان می‌دهند. شواهد تحقیقاتی از ٢۵ کشور توسعه‌یافته و ۶۵ کشور در حال توسعه نشان می‌دهد کشورهایی که در پارلمان آنها تعداد بانوان بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که لوایح پیشنهادی محیط زیست بین‌المللی و معاهدات مرتبط با آن تصویب شود.

http://sharghdaily.ir/News/162105

 

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *