زنجیره ارزش و عرضه محصولات

زنجیره عرضه در بخش کشاورزی بسیار پیچیده بوده و شامل نهاده‌های تولیدی (کارخانجات تولید نهاده)، کشاورزان، عمده‌فروشان، تجار، شرکت‌های مواد غذایی و خرده‌فروشان است که همگی باید تقاضاهای گوناگون مصرف‌کنندگان (کالاهای واسطه‌ای و نهایی) را به شیوه‌ای پایدار و رضایت‌بخش پاسخ دهند. پیچیدگی و طولانی‌بودن زنجیره‌های عرضه محصولات کشاورزی، آنها را از دیگر بخش‌های تولید صنعتی و خدمات تمایز می‌دهد. وجود ریسک ناشی از طبیعت بیولوژیکی تولیدات کشاورزی، وجود ساختار رایج انحصار چندجانبه بازار در طرف تقاضا، فسادپذیری کالاها و فناوری‌های پس از برداشت و حرکت قدرت نسبی بازار زنجیره‌های عرضه از تولیدکنندگان به سمت خرده‌فروشان، برخی از عواملی است که زنجیره‌های ارزش در بخش کشاورزی را از سایر بخش‌ها متمایز کرده است (اسپورلدر و بلاند، ١٣٩١). مفهوم زنجیره عرضه می‌تواند با انتقال درست و به‌موقع کالا از سمت کشاورزان به مصرف‌کنندگان (عرضه) و اطلاعات از سمت مصرف‌کنندگان به کشاورزان و تولیدکنندگان (تقاضا) نقش بسیار مهمی در افزایش کارایی تولید و توسعه بازار محصولات کشاورزی داشته باشد. سؤال پیش می‌آید که چرا پرداختن به زنجیره ارزش و زنجیره عرضه در بخش کشاورزی در ادبیات موضوع و سیاست‌گذاری مهم شده است؟ پاسخ این سؤال ریشه در مشکلات کنونی جهان دارد. به دلیل مشکل کمبود درآمد و فقر و پایداری امنیت غذایی، بسیاری از سیاست‌گذاران، با تأکید بر بهبود مؤثر زنجیره عرضه محصولات بخش کشاورزی را راهبردی در جهت رفع مشکلات موجود می‌دانند. این رویکرد تأثیر مثبتی بر اشتغال در مناطق شهری و روستایی (توسعه مشاغل غیرزراعی و تنوع درآمد) داشته، دسترسی به بازار برای خرده‌کشاورزان را مهیا و بین کسب‌وکارهای کوچک و متوسط ارتباط برقرار می‌کند. از سوی دیگر این رویکرد رابطه‌ای پایدار میان بازیگران زنجیره ارزش و عرضه برقرار کرده و با کاهش ضایعات در مرحله برداشت و پس از برداشت باعث افزایش امنیت غذایی می‌شود.
بنابراین زنجیره عرضه کارآمد محصولات کشاورزی می‌تواند نقش کلیدی در کاهش فقر و امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه جهان بازی کند (یونیدو، ٢٠٠٩).از طرف دیگر در کشورهای در حال توسعه، با دیدگاه سنتی بخش قابل‌توجهی از بودجه ملی به حمایت از نهادهای کشاورزی -در درجه اول بذر، کود و سیستم‌های آبیاری-تخصیص داده می‌شود درحالی‌که به زنجیره عرضه یعنی مسیر رسیدن محصولات به مصرف‌کننده نهایی توجه نشده و حمایت منطقی صورت نمی‌گیرد. این در حالی است که زنجیره عرضه محصولات کشاورزی پتانسیل ذاتی و بالقوه برای توسعه فرصت‌های شغلی و ایجاد ارزش‌افزوده را دارد. آمار و ارقام از نقطه ضعف کشورهای در حال توسعه در ایجاد ارزش‌افزوده محصولات اولیه کشاورزی خود نشان دارد. در کشورهایی با درآمد بالا حدود ١٨۵ دلار آمریکا از هر تن محصولات کشاورزی از طریق فراوری حاصل می‌شود که این رقم برای کشورهای در حال توسعه حدود ۴٠ دلار است. در کشورهایی با درآمد بالا ٩٨ درصد از تولیدات کشاورزی وارد فرایند صنایع فراوری شده درحالی‌که در کشورهای در حال توسعه  نزدیک به ٣٨ درصد وارد این فرایند می‌شوند. این داده‌ها نشان می‌دهد که در کشورهای در حال توسعه زنجیره عرضه محصولات کشاورزی می‌تواند به توسعه بخش کشاورزی کمک کند (یونیدو، ٢٠٠٩). از سوی دیگر زنجیره عرضه با فراهم‌سازی غذا با قیمت و کیفیت مناسب، امنیت غذایی را نیز به همراه دارد. توجه به همه جهات منافع اقتصادی و اجتماعی زنجیره عرضه از قبیل کارایی و رقابت‌پذیری، خلق ارزش‌افزوده، ایجاد اشتغال، کاهش هزینه‌های عملیاتی، بهبود عملکرد و بهره‌وری مطالعات گسترده‌ای را در ادبیات موضوع اقتصاد کشاورزی به خود اختصاص داده است. به دلیل اهمیت زنجیره ارزش و عرضه در بخش کشاورزی برای ایجاد و ساماندهی آن، کمک‌های مالی مختلفی به بازیگران مختلف زنجیره عرضه و ارزش هر محصول می‌شود. برای نمونه در کشور هندوستان، به منظور توسعه کشت ذرت، دولت به یکی از حلقه‌های زنجیره ارزش در ایالت اویسه هزینه کود را بازپرداخت می‌کند که حدود ۴۵‌ هزار کشاورز ذرت‌کار از آن بهره‌مند می‌شوند. بقیه بازیگران زنجیره ارزش از جمله تجار و حمل‌ونقل‌کنندگان و فراوری‌کنندگان نیز از حمایت‌های مالی برخوردار می‌شوند.

منتشر شده :شرق – بیست و پنج شهریورماه ۱۳۹۶ ??

http://sharghdaily.ir/News/141142

نوشتن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *