
نقش سازمانهای مردمنهاد در توسعه بخش کشاورزی
همانطور که در مطالب قبلی همین ستون بیان شد، رویکرد جهانی در توسعه پایدار در ادبیات توسعه، توجه به حکمرانی خوب در جامعه است. یکی از ارکان حکمرانی خوب، سازمانهای غیردولتی یا مردمنهاد (Non-Governmental Organization) هستند. اصطلاح «سازمان غیردولتی» یا «سازمان مردمنهاد» به اختصار با NGO نشان داده میشوند. همچنان که از عنوان آن مشخص است، این اصطلاح درباره مؤسسههایی به کار میرود که مستقیما از بودجه دولتی استفاده نمیکنند و اعضای آنها در مقابل فعالیتی که انجام میدهند، مسئولیت واگذارشده دولتی ندارند. سازمانهای غیردولتی به هر گروه غیرانتفاعی، داوطلبانه و عضوپذیر اطلاق میشود که در سطح محلی، منطقهای، ملی و بینالمللی تشکیل شده است. وظایف و اهداف این سازمانها از سوی افراد دارای علایق مشترک تعیین و رهبری میشود و با طیفی از خدمات تخصصی و حمایتی وظایف انسانی را برای حل مشکلات نشری در مناطق مختلف جهان به عرصه عمل میگذارند تا به این وسیله بین شهروندان و دولت ارتباط انسانی، مستمر و پایدار را برقرار کند. میتوان گفت سازمانهای غیردولتی شفافترین نهادهای جامعه مدنی هستند. جامعه مدنی جامعهای است که در آن روابط مردم با هم و مردم با دولت و نهادهای دولتی از یک سو و بالعکس براساس قانون تنظیم و مرتب شده است؛ یعنی همان حکمرانی خوب را برای اداره امور کشور فراهم میآورند. سازمانهای غیردولتی با دسترسی گسترده به آحاد مردم و جلب اعتماد آنها برای معضلات و کاستیهای جامعه در کنار دولت و بهعنوان مکمل طرحهای توسعه آنان فعالیت میکنند. این سازمانها براساس ملیت، فرهنگ، باورها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی و تاریخ جوامع شکل گرفتهاند و در هر جامعهای شکل خاص خود را دارند. در بخش کشاورزی نیز برای توسعه پایدار از این ظرفیت اجتماعی یعنی یکی از ارکان جامعه مدنی که سازمانهای غیردولتی هستند، برای پیشبرد اهداف توسعه پایدار استفاده میشود.
بسیاری از کشورها با تکیه بر این مفهوم و ظرفیتسازی مناسب بسیاری از مشکلات در سر راه توسعه بخش کشاورزی را هموارتر کرده و رابطه میان دولت و مردم را به شکلی منطقی به مرحله ظهور رساندند. این سازمانها اغلب در قالبهایی مانند تعاونیها، انجمنها، اتحادیهها و نیز برخی اشکال دیگر مانند شبکهای از بنگاههای کوچک و کارآفرینان فعالیت دارند. به طور نمونه در کشور هندوستان در حدود ۵٠۴ هزار تعاونی با بیش از ٢٠٠ میلیون نفر عضو وجود دارد.این مجموعه تقریبا همه روستاها را تحت پوشش داشته و ۶٧ درصد از خانوارهای روستایی را در بر میگیرد. تعداد فدراسیونهای تعاونی در سطح ملی ٢١ مورد، در سطح ایالتی ٣۶١ مورد و در سطح بخشها و مناطق دوهزارو ۵٧٢ مورد است. در بخشهای اقتصادی مختلف این کشور، با وجود رقابت بانکهای دولتی و خصوصی، تعاونیها نقش عمدهای در زمینه اعتبارات ایفا میکنند و حدود ۴۶ درصد از اعتبارات کشاورزی از طرف بخش تعاونی پرداخت میشود. تعاونیهای کشاورزی حدود ٣۶ درصد از کل کودهای تولیدی کشور را توزیع میکنند. تعاونیهای کشاورزی حدود ۵۵ درصد از محصول شکر را تولید کرده و نقش بسیار مهمی در نظام تولید کالاهای عمومی برعهده دارند. حدود ٢٨ درصد از فروشگاههای روستایی در حیطه تعاونیها فعالیت داشته و تعاونیها نقش درخورتوجهی در صادرات نیز دارند (مرتضوی، ١٣٩٢). این ارقام و آمار نشاندهنده حضور پررنگ سازمانهای مردمنهاد در توسعه بخش کشاورزی این کشور است. در استرالیا فدراسیون کشاورزان ایالت کوئینزلند شامل ١۶ سازمان مربوط به تولیدکنندگان صنایع روستایی و نیز کسانی است که در زنجیره تأمین و توزیع کالاهای تولیدی مزبور فعالیت دارند. این مجموعه بیش از ١٧ هزار تولیدکننده را در سراسر ایالت پوشش میدهد. به عبارت دیگر حضور سازمانهای مردمنهاد در مدیریت بازار محصولات تولیدی روستایی توانسته است به دستیابی به اهداف توسعه روستایی کمک کند. بررسی سازمانهای غیردولتی بخش کشاورزی در کشورهای مختلف نشان میدهد که با وجود تنوع ساختارها و اشکال نهادی و تفاوتهای ناشی از آن، امکان هماهنگی و همکاری مؤثر برای توسعه پایدار بخش کشاورزی در سطح ملی و منطقهای وجود دارد. آنچه حائز اهمیت است، چگونگی ایجاد ارتباط این نهادهای مردمنهاد با مردم و دولت است که در مطالب آینده به آن پرداخته خواهد شد.استفاده از تجارب جهانی خواهد توانست دولت دوازدهم را برای پیادهسازی تعامل و ارتباط سازنده با جامعه مدنی (مردمسالاری)، کمک و یاری برساند.
منتشر شده :شرق – چهادرهم مرداد ماه ۱۳۹۶ ??
نوشتن نظر