بخش دامپروری در میان فعالیتهای بخش کشاورزی نقش مهمی در تولید گازهای گلخانهای دارد. اطلاعات جهانی و مطالعات صورتگرفته نشان میدهد هر گاو بهطور میانگین حدود ٧٠ تا ١٢٠کیلوگرم متان در سال تولید میکند. متان یک گاز گلخانهای است اما اثر منفی آن بر آبوهوا ٢٣برابر بیشتر از اثر گاز دیاکسیدکربن است. حال اگر بهطور میانگین هر گاو در سال، صدکیلوگرم متان تولید کند بدین معناست که حدود معادل دوهزارو٣٠٠کیلوگرم گاز دی اکسیدکربن تولید شده است.
به عبارتی هر گاو در سال، معادل دوهزارو٣٠٠کیلوگرم دیاکسیدکرین تولید میکند. این مقدار گاز دیاکسیدکربن تولیدشده از هر گاو برابر با سوزاندن هزارلیتر بنزین است. برای مقایسه میزان تولید گازگلخانهای توسط گاو و یک خودرو، خودرویی را در نظر بگیرید که در هر صدکیلومتر هشتلیتر بنزین مصرف میکند. این خودرو با طی مسافتی حدود ١٢هزارو۵٠٠کیلومتر حدود دوهزارو٣٠٠کیلوگرم دیاکسیدکربن تولید میکند؛ یعنی به میزان انتشار گاز دیاکسیدکربن توسط یک گاو. به همین دلیل ادعا میشود گاز متانی که از معده دامهای پرورشی خارج میشود از میزان گازهای گلخانهای حاصل از حملونقل در دنیا بیشتر است.
مطالعهای در ژاپن نشان میدهد تولید یک کیلوگرم گوشت گاو منجر به انتشار گازهای گلخانهای معادل ٣۶/۴کیلوگرم دیاکسیدکربن میشود.
بهعبارت دیگر، دیاکسیدکربنی که توسط یککیلو گوشت گاو انتشار مییابد بهطور متوسط معادل مقدار گاز دیاکسیدکربن منتشرشده توسط یک خودرو در اروپا برای پیمودن ٢۵٠کیلومتر است و معادل سوزاندن انرژی برای روشنکردن یک لامپ صدوات بهمدت ٢٠روز است. براساس این مطالعه مشاهده میشود در میان دامها، گاوها بیشترین متان را تولید میکنند.
تولید هر کیلوگرم گوشت گاو ٣۴/۶کیلوگرم دیاکسیدکربن، یککیلوگرم گوشت گوسفند معادل ١٧/۴کیلوگرم دیاکسیدکربن و یککیلوگرم گوشت مرغ معادل ۴/۵٧کیلوگرم دیاکسیدکربن انتشار میدهد. یک محاسبه ساده نشان میدهد، چشمپوشی از هر پرس غذای گوشتی بهطور متوسط از انتشار معادل ١/٩کیلوگرم دیاکسیدکربن در جهان جلوگیری میکند. اگر شخصی از بیشترین مصرف گوشت به کمترین میزان مصرف گوشت رو آورد، سالانه از بهوجودآمدن یک تا دو تن دیاکسیدکربن جلوگیری میکند.
این مقدار، معادل حدود هشتهزارکیلومتر رانندگی با ماشین شخصی است. با توجه به میزان انتشار گازهای گلخانهای توسط دامهای پرورشی، یکی از موثرترین روشها برای کاهش متان، کاهش جمعیت جهانی دامهای نشخوارکننده بهویژه گاو است. بهعبارتی بخشی از سیاستهای جهانی درخصوص کاهش انتشار گازهای گلخانهای توسط دامهای نشخوارکننده تغییر الگوی مصرف و کاهش مصرف گوشت قرمز خصوصا گوشت گاو است. این درست است که کاهش تقاضا برای محصولات تولیدی از دامهای نشخوارکننده میتواند به تحقق کاهش توجه انتشار گازهای گلخانهای در آینده نزدیک کمک کند اما از سوی دیگر این موضوع را نمیتوان انکار کرد که با افزایش درآمد و رفاه مصرفکننده میزان مصرف گوشت و فرآوردههای لبنی افزایش مییابد و تولید و مصرف گوشت در جهان در حال افزایش است؛ یعنی تقاضا در حال افزایش. فائو پیشبینی کرده تولید گوشت جهان در سال٢٠۵٠ به ۴۶۵میلیونتن بالغ شود که با توجه به تولید گوشت جهان در سال٢٠١٢ که حدود ٣٠۴میلیونتن است، یعنی تولید گوشت ۵٠درصد تا سال٢٠۵٠ افزایش مییابد. از طرف دیگر در حال حاضر مصرف سرانه گوشت در جهان ۴٢/٩کیلو، کشورهای توسعهیافته ٧۶/٢کیلو و در حال توسعه ٣٣/۵ کیلوگرم در سال است. حال با این تقاضای بالا برای گوشت و فرآوردههای لبنی عملی شدن کاهش تقاضا برای گوشت که در نهایت به کاهش جمعیت دامی میانجامد یک چالش سیاستی بزرگ را نمایان میکند. ارایه سیاستهایی در راستای کاهش تقاضا برای گوشت سلامت انسان و حفاظت از محیطزیست، زیستگاه حیات وحش و تنوع زیستی به همراه دارد. آگاهسازی مردم از طریق تبلیغات درخصوص انتشار گازهای گلخانهای توسط دام و آثار و پیامدهای آن برای زیست انسان و جانوران و سلامتی میتواند راهکاری موثر درخصوص کاهش تقاضای گوشت باشد. در این میان نقش نهادهای مردممدار و غیردولتی بسیار پررنگ و حایز اهمیت است، لذا توسعه نهادهای مردمی و نهادسازی بهمنظور آگاهسازی عمومی و همراهسازی افکار عمومی با سیاست کاهش جمعیت دامی میتواند راهکاری خردمندانه باشد.
نوشتن نظر