۱۳۹۳-۰۷-۰۵ توسط دکتر فاطمه پاسبان دستهبندی نشده • مقالات روزنامه ها و مجلات خاستگاه فکری،اقتصاد سبز 0 نظر خاستگاه فکری و اقتصاد سبز از کجاست؟ سخن آغازین مبحث اقتاندیشهای صاد سبز را از چرایی شکلگیری این مفهوم شروع میکنیم. اینکه اقتصاد چیست که واژه سبزبودن با آن عجین شده و مفهومی جدید را به ادبیات و سیاستگذاری اقتصادی افزوده است؟ چطوری و به چه دلایلی در طول زمان مفهوم اقتصاد سبز تجلی و ظهور یافت؟ اقتصاد دانش تخصیص بهینه منابع است چرا که معتقد است منابع محدود و کمیاب و نیازهای بشری نامحدود است و لاجرم برای هماهنگی بین این دومقوله تخصیص بهینه منابع صورت میگیرد. پرسش بنیادین علم اقتصاد مساله حداکثرشدن رضایت و مطلوبیت انسانهاست. در این میان رفتار انسانها در برخورد با مقولههای مختلف مورد واکاوی قرار میگیرد؛ از تولید گرفته تا مصرف و توزیع و رفاه و عدالت اجتماعی. با مروری بر تاریخ ادبیات علم اقتصاد ملاحظه میشود تعاریف متعددی از علم اقتصاد ارایه شده از آدام اسمیت که اقتصاد را علم تولید ثروت قلمداد میکرد تا ریکاردو که آن را علم تولید و توزیع ثروت میدانست و تعاریف دیگری که در طول زمان ارایه شد که شالوده اصلی همه آنها بر این نکته تاکید دارد که اقتصاد علم استفاده بهینه از منابع کمیاب تولید است. در طول تاریخ و تحولاتی که در بستر زمان شکل گرفت، مفاهیم دیگری در علم اقتصاد موضوعیت پیدا کرد که بخش عظیمی از ادبیات علم اقتصاد را به خود مطوف کرده و میکند؛ مفاهیم رشد، توسعه و توسعه پایدار و چگونگی دستیابی به آن. شکلگیری جهان چندقطبی (توسعهیافته، در حال توسعه، کمترتوسعهیافته)، فقر و بیکاری، رشد فزاینده صنعتی و عدم توجه به محیطزیست و منابع طبیعی، آلودگیهای زیستمحیطی و هزارانمساله جهانی دیگر اندیشمندان اقتصاد توسعه را به سمت نظریات جدید توسعهای که بتواند مسایل موجود را حل و فصل کند رهنمون کرد. خاستگاه نظریات اقتصادی به زمان و مکان وابستگی دارد و هر برهه از زمان و در هر مکانی که مسالهای به وجود آمده و نظریات قبلی پاسخی برای آن نداشته، اندیشههای جدید ظهور یافته است. رشد اقتصادی بهعنوان معیاری برای سنجش وضعیت اقتصادی کشورها مطرح شد. مفهوم رشد اقتصادی به معنای افزایش تولید در یکسال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه مطرح شد. هدفگذاری مفهوم رشد اقتصادی، رشد تغییرات کمی اقتصادی است و تغییرات کیفی را بیان نمیکند. به عبارتی دیگر کیفیت زندگی، رفاه و توزیع درآمد و ثروت، هزینههای بیرونی که بر جامعه به دلیل رشد اقتصادی حاصل میشود، نادیده گرفته میشود. در مقابل، برای جبران نواقص معیار رشد اقتصادی، مفهوم توسعه اقتصادی به موضوع ادبیات وارد شد. توسعه اقتصادی هم کمیت و هم کیفیت را دربر دارد. توسعه اقتصادی عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید همراه با تحول در نهادهای اجتماعی و نگرشها حاصل خواهد شد و توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. هدف توسعه اقتصادی در وهله اول افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر) و بعد از آن ایجاد اشتغال بوده که هر دو این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. کشورهای جهان این مفهوم را در سیاستگذاریهای اقتصادی به کار بستند و به دنبال رشد شتابان و توسعه اقتصادی با درجات مختلف در پی توسعه فناوری و صنعت بوده و بیش از آنکه بتوانند محیطزیست و منابع طبیعی را برای زندگی مساعدتر کنند بیش از بیش از آن بهرهبردای کرده و حقوق نسلهای آینده را نسبت به ذخایر غیرقابل تجدید که در معرض پایانپذیری است، نادیده گرفته و به سهم فرزندان از منابع و طبیعت هیچ توجهی نکردند. به مرور زمان و مشاهده آثار زیانبار توسعه اقتصادی ناشی از عدمتوجه به محیط و منابع طبیعی، کشورهای جهان را نسبت به استراتژیهای توسعه، حساس کرد به طوری که حفاظت از منابع و محیطزیست را وظیفه عمومی خود قلمداد کردند. http://sharghdaily.ir/News/44636 نوشتن نظر لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *نظر شما*نام و نام خانوادگی* ایمیل* وب سایت ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. Δ
نوشتن نظر