کارگروهی

دیروز جمعه ۲۲ دی ماه ۱۳۹۶ در شهرستان سرپل ذهاب با یاران همراه، بانوان مهندس روشنی و مهندس نظری ، سفر تحقیقاتی خود را آغاز کردیم . قرار گذاشتیم ابتدا سری به خانواده شادروان یکتا بزنیم ، بانوی عزیزی که در زلزله، به دلیل نبود یک مدیریت بهینه امداد رسانی و تعیین سطوح نیازمندی هوشمند چه در سطح دولتی و چه در سطح نهادهای مردمی در روزهای سختی قرار گرفت و این سختی و رنج نه تنها برای او بلکه پدر و مادر عزیزش را نیز داغدار کرد و این غم بر دل و روح و جان آنان خواهد ماند . مادرش می گفت “غمش را بر دلم گذاشت و رفت، یکتای من باهوش بود باید می رفت دانشگاه نه قبرستان”حال و روز مادر و پدر عزیز یکتا با آن همه رنج و محنت خیلی مرا آزرده خاطر نمود از اینکه در دنیای کنونی که مدیریت حرف اول را میزند چرا ما هنوز در مدیریت ضعیف هستیم و گاها مدیریتی وجود ندارد فقط شور است و هیجان و شعور سیستمی به کار گرفته نمی شود . دولت را بگذاریم کنار ، من با خودمان هستم با افراد و گروه هایی از جنس خودمان .چرا درصدد مدیریت یکپارچه سیستمی هوشمند نیستیم ؟ اینکه بدانیم هر کدام از گروه های مردمی داوطلب و افراد در چه زمینه ای کمک و ارائه خدمات می دهند و بهم به صورت شبکه ای متصل شده تا در زمان خدای نکرده اتفاق ناگوار همه در این سیستم اعلام حضور نموده و میزان و سطح کمک و خدمات خود را اعلام و از طرف دیگر نیازسنجی واقعی شده و اولویت با تامین نیاز برای آنانی باشد که جانشان در خطر است و کنترل و ارزیابی و نظارت و انتشار یافته های این سیستم برای عموم باشد . صد البته این سیستم نیازمند همکاری نزدیک با ارگانها و سازمانهای دولتی به منظور هم افزایی بیشتر و هدایت بهتر امکانات و خدمات دولتی به مخاطبین می باشد . در علم اقتصاد به این می گوییم عرضه و تقاضا که دقیقا مدیریت هوشمند شود . شاید اگر داستانهایی مثل یکتای عزیز و غصه های آن یا داستان کودکانی که چند روز اول زلزله غذایی برای خوردن نداشتند و بیمار شدند و یا سایر داستانهایی که قلم از وصف آن اشک می ریزد و تحمل بیان آن را ندارد بگوییم و انتشار دهیم شاید موثر واقع شود و فکری بشود بر این درد با درمان مدیریت و درمان می شود اگر همتی و عزمی برای آن باشد . بیایید بهم کمک کنیم از جزیره ای بودن خارج شویم و همه با هم ما شویم و با صداقت و شفافیت در کارگروهی با هم شبکه ای شویم که هر جا نیازی به کمک و خدمت بود عاقلانه و با برنامه حاضر شویم و امکانات و منابع محدود خود را تخصیص بهینه دهیم آن هم در راستای نجات جان و التیام درد ، دردمندان و توسعه پایدار کشورمان . ما هستیم ؛ گروه ما در بیانیه حضور خودش در فضای مجازی شعارش و عملکردش این بود “لطفا دست ما را بگیرید” . ما آماده ایم با همین توان کوچک خودمان با همکاری همه آنهایی که هم جنس ما هستند کاری کنیم کارستان . امیدوارم من و شما همه با هم ما شویم .

2 نظر

  • خدیجه بیک محمدلو

    با سلام خدمت استاد عزیزم.با نظر شما موافقم.من به نوبه خودم کاری ک ازم بر بیاد دریغ نمی کنم

    • دکتر فاطمه پاسبان

      سلام و وقت بخیر . بسیار عالی امیدوارم شاهد کارهای گروهی زیادی برای توسعه کشور توسط شما جوانان برومند باشم .

  • نوشتن نظر

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *